زندگی کردن با تمام وجود

 پیش از آغاز هر سفر از جمله این سفر، باید بدانیم چه وسایلی را در طول سفر باید با خود ببریم.

ارزشمند بودن، چه لازم داریم؟ چطور می توانیم کامل نبودن خود را بپذیریم؟ چطور باید نیازهای مان را برآورده کنیم و موانع را از سر راه برداریم؟

پاسخ همه ی این سوالات در شهامت، همدلی و ارتباط خلاصه می شود. ابزارهایی که در طول این سفر به آنها نیاز داریم.

اگر با خودتان فکر می کنید، عالی است. برای مبارزه با کمالگرایی فقط باید یک ابرقهرمان باشم، برایم قابل درک است. شهامت، همدلی و ارتباط، آرمان هایی بزرگ و والا به نظر می رسند. ولی در واقعیت تنها تمریناتی روزمره هستند، که اگر هر روز انجامشان دهید به موهبت هایی باور نکردنی در زندگی تان تبدیل خواهند شد. و خبر خوب اینکه، نقاط آسیب پذیر ما همان نقاطی هستند که وادارمان می سازند از این روش های حیرت انگیز استفاده کنیم. از آنجا که انسانیم و ناکامل، باید این روش ها را هر روز تمرین کنیم. به این ترتیب، شهامت، همدلی و ارتباط به موهبت تبدیل خواهند شد: موهبت کامل نبودن.

این کتاب مملو از کلماتی با مفاهیم بزرگ، مانند عشق، حس تعلق و اصالت، است. به نظر من کلماتی را که زندگی روزمره ما را همچون توری نازک پوشانده اند، ولی به ندرت توضیحی در موردشان داده می شود، تعریف کرد. و فکر می کنم مفاهیم خوب باید در دسترس و عملی باشند.

ترجیح می دهم بجای اینکه اصلا درباره ی این کلمات مهم صحبت نکنیم، درباره آنها به جر و بحث بپردازیم.

ما برای خلق آگاهی و درک در زندگی مان نیازمند زبانی مشترک هستیم که در عین حال از ضروریات زندگی کردن با تمام وجود هم محسوب می شود.

معمولا وقتی به شدت احساس خستگی می کنید، وقتی کارهای زیادی سرتان ریخته و وقت کمی برای رسیدگی کردن به خودتان دارید، راهی برای فرار از وضعیت موجود را جستجو می کنید. 

چیزی که متوجه آن شدم این بود:

همه کسانی که با تمام وجود زندگی می کنند هم، راه هایی برای برای فرار از فشار دارند. فقط کارشان متفاوت است. این افراد زمانی که خسته و کلافه می شوند:

از طریق دعا، مراقبه و مدیتیشن و یا تعیین مقاصدشان، آگاهانه فکر و رفتار می کنند.

برای گرفتن تصمیماتی جدید و متفاوت الهام می گیرند.

و دست به کار می شوند.

عجیب اینجاست که ارزشمندترین نقشی که می توانم در بحث های جاری درباره ی عشق، حس تعلق و ارزشمند بودن داشته باشم، از تجاربم به عنوان محققی در زمینه ی خجالت سرچشمه می گیرد.

درک این موضوع که سایه خجالت چگونه باعث ایجاد ترس و حقارت می شود، دیدگاهی را در من بوجود آورد که با استفاده از آن توانستم راهکارهایی واقعی برای ایجاد تغییر در زندگی را ارائه کنم. 

⚜️ کاش در طول آن دوران ناامیدی و احساس شکست در گذشته، زمانی که خود را در تحقیقاتم درباره خجالت غوطه ور کرده بودم، چیزی را که امروز می دانم، می دانستم. اگر می توانستم به عقب برگردم و در گوش خودم زمزمه کنم، همان چیزی را به خودم می گفتم که در آغاز این سفر به شما خواهم گفت:

حاکم سرنوشت خویش شدن دشوار است. ولی نه به دشواری عمری گریز از آن. پذیرش آسیب پذیر بودنِ خود، خطرناک است. ولی نه اندازه ی گذشتن از عشق و حس تعلق و نشاط، تجاربی که بیش از همیشه آسیب پذیرمان می سازند. تنها زمانی قدرت بینهایت نور وجودمان را کشف خواهیم کرد، که شهامتِ کند و کاو در تاریکی ها را داشته باشیم. 💚💚💚

 

از کتاب زندگی با تمام وجود

نوشته برنه براون

ترجمه ی مریم تقدیسی

انتشارات آسمان نیلگون