جستجوی این وبلاگ

سه‌شنبه، آذر ۱۸، ۱۳۹۹

ترجمه لیریکز - Giorgos Sabanis - Kaneis Den Xerei

 


Giorgos Sabanis - Kaneis Den Xerei

جورجوس سابانیس - هیچکس نمیداند ....

 

ترجمه:

به من بگو، به من بگو که اشتباهات به چه درستی ای ختم میشوند

بیرون از همه رنج های من ، با کدامین کس خودم را احاطه کنم

راهی را به من نشان بده که به صخره ای ختم نمیشود تا من بتوانم بر آن قدم بگذارم

به من بگو که تو درباره "همیشه" می اندیشی

تو زندگی و مرگ را در درون خون من می پراکنی

تو رها میکنی بدون توجه به اینکه من قیمت هر آنچه تو مدیونی را میپردازم

من، کسی که چشمانی کاملا باز، نوازشها، دروغها را داراست 

هیچکس نمیداند که آیا زندگی تو را بازمیگرداند

حتی اگر زخم نیاز به یافتن چاقو داشته باشد

هیچکس نمیداند چقدر دلم برایت تنگ است

چقدر روحم به تو نیاز دارد تا مرا محروم نکنی

من میدانم تو چگونه احساس میکنی، چقدر ترسیده ای

تو از من هزار بار عبور میکنی و هزار بار برمیگردی

و من تنها نگاه خیره خالی تو را دارم

از دور به من نگاه میکنی و پوستم را می سوزانی

 

به من بگو، به من بگو من چه چیزی را گم کرده ام، من چه چیزی را نداشتم

من، کسی که جستجو کرد تا خود دیگری را در درونش برای تو بیابد

اما مهم نیست، مهم نیست من به آن چگونه نگاه میکنم، آن تمام شده است

کلماتی برایم پیدا کن، کاری کن تا گرم شوم

برای من جایی نیست تا در سکوت تو بایستم

بعضی وقتها تو جدا میشوی و من ترسیده ام تا درباره تو بیندیشم، و گاهی اینجا زندگی میکنی

تو، کسی که رها میکند در پشت سر چشمانی باز، نوازش ها، دروغها را