سوابق آکاشیک
آکاشا یک لغت سانسکریت به معنای "آسمان"، "فضا/عدم" یا "روح/اتر" است. "فضای بدون مرز" قلمرو آکاشیک می تواند بعنوان یک سوپر کامپیوتر کیهانی تصور شود که همه اطلاعات درباره هر فردی که زیسته است را همانند سرتاسر تاریخچه جهان کیهانی در برگیرد. اطلاعاتی که قلمرو آکاشیک می تواند ذخیره کند بدون محدودیت است و با هر نفسی که می کشیم بسط می یابد.
سوابق آکاشیک اغلب بعنوان یک کتابخانه به تصویر کشیده شده اند و اگر اطلاعات بخصوصی توسط یک فرد درخواست شده باشد، یک "کتابدار" یا "دفتردار" (نگهداری کننده از سوابق آکاشیک در قلمرو آکاشیک) می تواند آن اطلاعات را در یک کتاب خاص که به فرد یا کسی که از طرف آن فرد درخواست کرده، نشان دهد. هر انسانی می تواند به سوابق آکاشیک دسترسی یابد و ما اغلب این کار را در حالت رویا انجام می دهیم. رویاها و شهودهای بصری ای که به الهام یا اطلاع قبلی وابسته هستند، یک نمونه از دسترسی ناخودآگاه به سوابق آکاشیک هستند. هنگامی که تکنیک ها و نظم های معنوی متعدد (مانند یوگا، پرانایاما، مدیتیشن، دعا، و تجسم خلاق) بکار گرفته شده اند آسانتر است تا برای ساکت کردن ذهن، آگاه (یا نیمه آگاه) بمانیم تا یک "شاهد" (مشاهده کننده) بشویم، و به حالت دارای تمرکز لازم برای دسترسی به سوابق آکاشیک دست یابیم.
هر الگوی اولیه، سمبل یا داستان افسانه ای که روح بشر را لمس کرده است، الهامات و همانند سازی هایش را در سوابق آکاشیک یافته است. رویاها، ایده ها و اختراعات از سوابق آکاشیک منشأ می گیرند. اگر شما احساس می کنید که بطور مغناطیس وار توسط یک فرد جذب شده اید یا فورا توسط فردی دفع شده اید، اطلاعات در مورد تجارب گذشته تان با این افراد در سوابق آکاشیک ذخیره شده است.
عهد کهن کتاب مقدس، فصل خروج، باب 32 آیه 32، از "کتاب تو که تو آن را نوشته ای" سخن می گوید. در عهد کهن (کتاب مقدس)، ما می آموزیم که در این کتاب کیهانی هیچ چیزی شناخته نشده ای درباره یک فرد وجود ندارد. در مزامیر (زبور) فصل 139، حضرت داوید (داوود) توضیح می دهد که خداوند سراسر "داستانش" – هر چیزی درباره خودش و هر جزء از زندگی اش، مشتمل بر آنچه کامل است و اقداماتی که هنوز اجرا نشده اند – را نوشته است. برخلاف آنچه بسیاری معتقدند، این یک "کتاب" آماده شده برای روز داوری نیست. روز داوری به هر روز زندگی ما ارجاع داده می شود و هر چیزی به طریقی ثبت شده است که فرد ممکن است خودش را در همه آن، تجربه کند.
بدون سوابق آکاشیک، کارما و قانون نمی توانست وجود داشته باشد و همه چیز، چیزی جز یک توالی اتفاقات تصادفی نبود. همانطور که می توانیم در درون همه چیز، از کوچکترین گل تا بلندترین قله، نظم و خِرد و ساختار را ببینیم، اینطور پیگیری می شود که برای همه چیز یک برنامه کار و یک طرح وجود دارد.
هدف بازی کیهانی این است که جهان هستی خودش را تجربه می کند. دلفین ها به ما نشان می دهند که چگونه زندگی را زندگی کنیم – شاد، نورانی و در بازی.
سوابق آکاشیک، چیزی بیشتر از مجموعه ای از اتفاقات هستند، آنها هر فکر، کلمه، احساس، اقدام، و نیتی که در هر زمانی در سرتاسر جهان رخ داده است را دربر می گیرند (یا ثبت می کنند). سوابق آکاشیک، جدا از یک بانک حافظه زمان گذشته، تعاملی هستند؛ شامل یک خلاصه از همه آنچه روح ما در مسیرش بوده و یاد گرفته می شود، سوابق آکاشیک دارای یک تاثیر باورنکردنی بر زندگی روزانه ما، بر روابط ما، بر احساسات ما، و بر سیستم اعتقادی ما و بر پتانسیل ها و احتمالاتی که به زندگیمان جذب می کنیم، هستند.
فراتر از آن، تا زمانی که این سوابق، از زمان آغاز زمان، اطلاعات درباره هر روح در عالم گیتی را ذخیره می کنند، هر یک از ما را به دیگری مرتبط می سازند.
در مکاشفه یوحنا، فصل 20 آیه 12 آمده:
سپس مرده ها را دیدم که از بزرگ و کوچک در برابر خدا ایستاده اند. دفترها یکی پس از دیگری گشوده شد تا به دفتر حیات رسید. مردگان همگی بر طبق نوشته های این دفتر هامحاکمه شدند. بنابراین دریا و زمین و قبرها، مرده هایی را که در خود داشتند، تحویل دادند تا مطابق اعمالشان محاکمه شوند. آنگاه مرگ و ارباب مرگ به دریاچه آتش افکنده شدند. اینست مرگ دوم، یعنی همان دریاچه آتش. هر که نامش در دفتر حیات نبود به دریاچه آتش افکنده شد.
سوختن در آتش یک نمادسازی از قدرت مقتدر اشعه های نور فرشتگان مقرب، فرشتگان و استادان عروج یافته است، که نور معنوی آنها چنان روشن می درخشد که به صورت شعله به نظر می رسد. این نور برای "سوزاندن" همه ی نا-حقیقت دارای قدرت است. هر چیزی که دارای وهم باشد به حقیقت تغییر و تبدیل داده خواهد شد. نهایتا، ما "گناهان" (تصورات غلط یا اشتباه) خودمان را توسط درک هوشیاری (آگاهی) مسیحایی، پاک و مبرا می کنیم.
از کتاب: THE TAO OF MERMAIDS: Unlocking the Universal Code with the Angels and Mermaids
نوشته: Kitty Bishop, Ph.d
