کلامی از کتاب مقدس
سپس ایوب در جواب خداوند چنین گفت:
می دانم که تو هر چه اراده کنی می توانی انجام دهی. می پرسی کیست که با حرفهای پوچ و بی معنی، مُنکر حکمت من می شود.
آن شخص منم.
من نمی دانستم چه می گفتم. درباره چیزهایی سخن می گفتم که فوق از عقل من بود.
تو از من خواستی که به سخنانت گوش کنم و به سوالی که از من می کنی پاسخ دهم.
پیش از این، گوش من درباره تو چیزهایی شنیده بود ولی اکنون چشم من تو را می بیند!
از اینجهت از خود بیزار شده، در خاک و خاکستر توبه می کنم.
...
درواقع خداوند، دو برابر آنچه را که ایوب قبلا داشت به او بخشید.
به این ترتیب خداوند، ایوب را بیش از پیش برکت داد.
همچنین خداوند به او هفت پسر و سه دختر داد. در تمامی آن سرزمین دخترانی به زیبایی دختران ایوب نبودند؛ و ایوب به آنها هم مانند برادرانشان ارث داد.
پس از آن ایوب، 140 سال دیگر عمر کرد و فرزندان خود را تا چهار پشت دید. و سرانجام پس از یک عمر طولانی در حالیکه پیر و سالخورده شده بود وفات یافت.