پرسیدم : «"کی" از کجا سرچشمه می گیرد؟»
گفت : «مرکز "کی" در این نقطه که تان تن نامیده می شود است (و سپس به نقطه ای حدود سه یا چهار سانتی متر پایین تر از نافش اشاره کرد) این جا حدوداً مرکز ثقل بدن انسان است. "کی" نوعی انرژی یا نیروی درونی است که از طریق تجسم می تواند از همان نقطه به خارج از بدن هدایت شود. "کی" می تواند با نیروی جاذبه ی زمین در آمیزد و سنگینی عظیمی را در بدن ایجاد کند ، همانند مورد کودکی که تمایلی به بلند شدن ندارد.
آی کی دو کاها همانند اکثر هنرمندان رزمی و کسانی که ذِن را به کار می بندند ، معتقدند که تمامی "کی" یا انرژی جهان از طریق همان نقطه برای همیشه در کلیه جهات در درون آن ها جریان دارد. هرکجا که باشی ، شما همیشه در مرکز عالم و جهان هستی قرار داری. با حفظ کردن همان نقطه و مرکزیت خود ، احساس می کنی که با جهان هستی یکی شده ای و در آنِ واحد کاملاً بر رابطه ی جسمانی خود با جهان هستی آگاهی داری.»
سرم را تکان دادم و گفتم : «این همان نکته ای است که برایم بسیار مبهم است.»
جواب داد : «می توان به مسأله از بعد دیگری نگاه کرد. فکر کن شکم دریچه ای است که آب یا "کی" را به تمامی انتهای دست ها و پاها می فرستد ، وقتی دریچه ی مذکور باز شد ، آب یا انرژی بیشتری درون پا ها و دست ها به جریان می افتد.
اگر تصور کنی که تمامی انرژی شما از نقطه ی میانی بدنتان منشأ می گیرد و به پا ها ، تنه ، دست ها و سر شما می رسد و بعد به کمک ذهنتان این انرژی را داخل بدن در مسیر هایی که خود می خواهید هدایت می کنید ، آن زمان می توان گفت که شما "کی" را بسط می دهید. "کی" را می توان در هر مسیری فرستاد و این بستگی به هدفی دارد دارد که می خوهی انجام دهی.»
می دانم که درک این مفهوم به خصوص دشوار است. ولی در موارد نادری از جریان خود به خود انرژی یا نیرویی آگاه گشته ام که به طور یکنواخت در تمامی بدنم جریان می یابد ، بدون این که من آگاهانه آن را خواسته باشم.
هرکس ، حتی هنرمندان غیر رزمی هم قابلیت فراهم آوردن این قدرت فوق العاده یا نیروی درونی را دارند. مثلاً مادری که به خاطر محبوس شدن کودکش در اتاق موفق به شکستن درب محکم اتاق می شود و یا شوهری که قادر است اتومبیلی را جا به جا کند زیرا پای همسرش زیر آن گیر کرده است ، در حالی که در شرایط معمولی این اشخاص نمی توانند این کار ها را بکنند. ولی در موارد اضطراری مغز سریع تر کار می کند و نیروی ذهن را با نیروی جسم هماهنگ می سازد ، یعنی فنّی که هنرمندان رزمی با تمرین های بسیار در آن پیشرفت می کنند به طوری که این کار را به طور خود کار انجام می دهند.
پیام این درس را می توانم در یک جمله خلاصه کنم : کافی است بدانیم که چیزی به عنوان "کی" وجود دارد ، نیروی درونی که وجود دارد و به مفهوم منابع شخصی انسان معنا می بخشد و آن را بسط و گسترش می دهد. صرفاً داشتن این آگاهی که "کی" در همه ی ما موجود است ، خود به تنهایی به انسان نیرو می بخشد.
«در جریان رودخانه اتفاقات قرار گیرید و ذهن خود را رها سازید. با پذیرش کردار هایتان ، مرکز ثقلتان را حفظ کنید ، این خود غایت است.» چوانگ تزو
منبع : ذِن در هنر های رزمی ، تألیف جو هیامز ، ترجمه روبن شاهوردیان
به نقل از:http://aikido.blog.ir/post/ki-1